ܓܨخطــ خطــ یهایی از سر دلتنگی ܓܨ
ــــــــ شـایــد مرهمــی باشــد برای دردهـــا...دردهـــایـــی کــه نمیـشـود به زبــــان آورد ــــــــ
دلت را بتکان اشتباهایت وقتی افتاد روی زمین بگذار همانجا بماند فقط از لا به لای اشتباه هایت، یک تجربه را بیرون بکش قاب کن و بزن به دیوار دلت دلت را محکم تر اگر بتکانی تمام کینه هایت هم می ریزد و تمام آن غم های بزرگ و همه حسرت ها و آرزوهایت باز هم محکم تر از قبل بتکان تا این بار همه آن عشق های بچه گربه ای هم بیفتد ! حالا آرام تر، آرام تر بتکان تا خاطره هایت نیفتد تلخ یا شیرین، چه تفاوت می کند ؟ خاطره ، خاطره است باید باشد ، باید بماند کافیست ؟ نه، هنوز دلت خاک دارد یک تکان دیگر بس است تکاندی؟ دلت را ببین چقدر تمیز شد دلت سبک شد؟ حالا این دل جای "او"ست دعوتش کن این دل مال "او"ست همه چیز ریخت از دلت ، همه چیز افتاد و حالا و حالا تو ماندی و یک دل یک دل و یک قاب تجربه یک قاب تجربه و مشتی خاطره مشتی خاطره و یک "او" خـانه تـکانی دلـت مبـارک
نظرات شما عزیزان:
از نوشته ها میشد به یه احساس پاک پی برد
پاسخ:سلام
خواهش میکنم شما لطف دارید
پاسخ:مرسي هنگامه خانم ممنون از نظرتون
پاسخ:خوشحاليم كه خوشتون امد
اما
از بند بند تعلقت حتی قدمی بیرون گزاردن...نه...توانم نیست...!
حس دردی است آنگاه که چشم میگشایی و میبینی درگیر تنفرهایت شده ای...
حتی عاشقشان...!
گقتم درد...مجالم بده...
همه ی دردها تلخ نیستند...
نمی دانم به دردهایت چه میزنی که اینقدر مزه اش با بقیه فرق دارد..؟!
تو شیرین ترین درد منی....!!
پاسخ: مرسي احساس قشنگ بود ممنون
پاسخ:ممنون از نطرتون لطف داريد
پاسخ: مرسي ادم بايد هميشه تجربه هاش تو زندگي استفاده كنه
که حتی با تکان دادن هم نمیریزند این دردها این غم ها
متن زیبایی بود موفق باشی
پاسخ: مرسي مينا خانم زيبا بودش
قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |